ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در جمع صحابه خود فرمود:
«ألا و تقرّبوا إلی اللّه بالطاعات
یجزل لکم المثوبات، و قصّروا أعمارکم فی الدنیا بالتعرّض لأعداء اللّه فی
الجهاد لتنالوا طول أعمار الآخرة فی النعیم الدائم الخالد، و ابذلوا
أموالکم فی الحقوق اللازمة لیطول غناوءکم فی الجنّة.
فقام ناس فقالوا:
یا رسول اللّه نحن ضعفاء الأبدان قلیلو الأموال لا نفی بمجاهدة الأعداء و لا تفضل أموالنا عن نفقات العیالات، فماذا نصنع؟
قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله : ألا فلیکن صدقاتکم من قلوبکم و ألسنتکم.
قالوا: کیف یکون ذلک یا رسول اللّه ؟ قال صلی الله علیه و آله :
أمّا القلوب فتقطعونها علی حبّ اللّه و حبّ محمّد رسول اللّه و حبّ علی ولی اللّه و وصی رسول اللّه و حبّ المنتجبین للقیام بدین اللّه و حبّ شیعتهم و محبّیهم و حبّ إخوانکم الموءمنین و الکفّ عن اعتقادات العداوات و الشحناء و البغضاء.
و أما الألسنة فتطلقونها بذکر الله تعالی بماهو أهله والصلاة علی نبیه محمّد وآله الطیبین فإنّ اللّه تعالی یبلّغکم أفضل الدرجات وینیلکم به المراتب العالیات».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
ای مردم! با اطاعت خدا، به خدا نزدیک شوید تا این که خداوند شما را به خیر برساند.
اسارت های خود را در دنیا کم کنید و
متعرض دشمنان خدا شوید و در جنگ شرکت کنید تا اعمال شما در قیامت زیاد شود و
از مال های خودتان در حقوق لازم انفاق کنید.
در این حال، مردم بلند شدند و عرض کردند:
«ای رسول خدا! بدن ما ضعیف است و مال و منالی هم نداریم که بذل و بخشش کنیم، پس چه کنیم؟»
حضرت فرمودند: «صدقات قلبی و زبانی بدهید.»
باز مردم سؤال نمودند: «چگونه صدقه بدهیم؟»
حضرت فرمودند: صدقات قلبی، این است که قلبتان را با محبت خدا و محمد، رسول خدا و علی، ولی خدا، و همه کسانی که برای قیام در راه دین خداوند انتخاب شده اند (ائمه معصومین علیهم السلام ) و محبت شیعه آن ها و کسانی که از دوست داران شیعیان هستند را در دلتان ایجاد کنید.
اما صدقات زبان، این است که مشغول به ذکر خداوند باشید و صلوات بر محمد و آلش بفرستید، زیرا خداوند شما را به واسطه این اعمال به بهترین درجات می رساند.
( تفسیرالامام العسکری علیه السلام،ص 447 و 448؛مدینةالمعاجز،ج 1،ص 455؛بحارالانوار،ج 9،ص 325)